چرا برخی افراد در روابط عاشقانه خود بیش از حد درگیر میشوند؟

درگیری بیش از حد در روابط عاشقانه، مشکلی شایع است که میتواند به نارضایتی، فرسودگی و حتی پایان رابطه منجر شود. اما چرا برخی افراد به این دام میافتند؟ دلایل متعددی وجود دارد که در ادامه به ۲۱ مورد از آنها اشاره میکنیم:
1. ترس از تنهایی
یکی از اصلیترین دلایل، ترس از تنها ماندن است. این افراد تصور میکنند که بدون داشتن یک رابطه عاشقانه، زندگیشان بیمعنا و پوچ خواهد بود. آنها حاضرند به هر قیمتی رابطهای را حفظ کنند، حتی اگر این رابطه سالم و رضایتبخش نباشد. ترس از تنهایی باعث میشود استانداردهای خود را پایین بیاورند و نیازهای خود را نادیده بگیرند. در نتیجه، به شدت به طرف مقابل وابسته میشوند و کنترل زندگی خود را از دست میدهند.
2. عزت نفس پایین
افرادی که عزت نفس پایینی دارند، خود را لایق عشق و محبت نمیدانند. آنها فکر میکنند باید برای جلب توجه و محبت طرف مقابل، تمام تلاش خود را بکنند. این افراد دائماً در تلاشند تا شریک زندگیشان را راضی نگه دارند و از هرگونه ناراحتی او جلوگیری کنند. در این فرآیند، نیازها و خواستههای خود را فراموش میکنند و به مرور زمان احساس نارضایتی میکنند.
3. الگوهای رفتاری ناسالم در کودکی
تجربیات دوران کودکی نقش مهمی در شکلگیری الگوهای رفتاری ما در روابط بزرگسالی دارند. افرادی که در خانوادهای با روابط ناسالم بزرگ شدهاند، ممکن است الگوهای مشابهی را در روابط خود تکرار کنند. مثلا اگر در کودکی شاهد بودهاند که یکی از والدین برای حفظ رابطه، از خودگذشتگی بیش از حدی نشان میدهد، ممکن است آنها نیز همین رفتار را در روابط عاشقانه خود تقلید کنند.
4. نیاز به کنترل
برخی افراد نیاز شدیدی به کنترل دارند و سعی میکنند تمام جنبههای رابطه را تحت کنترل خود درآورند. آنها ممکن است به طور مداوم شریک زندگی خود را چک کنند، از او سوالات زیادی بپرسند و تصمیمات او را زیر سوال ببرند. این رفتارها ناشی از ترس و ناامنی است و به مرور زمان باعث خفه شدن رابطه میشود.
5. کمبود اعتماد به نفس
کمبود اعتماد به نفس باعث میشود افراد به طور مداوم نگران از دست دادن شریک زندگی خود باشند. آنها ممکن است حسادت زیادی نشان دهند و به هر رفتاری از طرف مقابل مشکوک شوند. این افراد به دنبال تایید و اطمینانخاطر دائمی از طرف شریک زندگی خود هستند.
6. انتظارات غیرواقعی از رابطه
گاهی اوقات افراد انتظارات غیرواقعی از رابطه عاشقانه دارند و تصور میکنند که رابطه باید تمام نیازهای آنها را برآورده کند. آنها ممکن است انتظار داشته باشند که شریک زندگیشان همیشه در کنارشان باشد، همیشه آنها را خوشحال کند و همیشه با آنها موافق باشد. وقتی این انتظارات برآورده نمیشود، احساس ناامیدی میکنند و سعی میکنند با تلاش بیشتر، به این انتظارات دست یابند.
7. عدم وجود مرزهای سالم
مرزهای سالم در رابطه به معنای احترام گذاشتن به نیازها و خواستههای خود و طرف مقابل است. افرادی که مرزهای سالمی ندارند، ممکن است اجازه دهند شریک زندگیشان از آنها سوء استفاده کند یا به آنها بیاحترامی کند. آنها همچنین ممکن است به طور مداوم در زندگی شریک زندگیشان دخالت کنند و حریم خصوصی او را نقض کنند.
8. سوء بهرهگیری از نقش ناجی
برخی افراد از نقش ناجی در رابطه لذت میبرند و سعی میکنند مشکلات شریک زندگی خود را حل کنند. آنها ممکن است به طور مداوم به شریک زندگی خود کمک مالی کنند، از او حمایت عاطفی کنند و او را از مشکلات نجات دهند. این رفتارها در ابتدا ممکن است مفید به نظر برسند، اما در طولانی مدت باعث میشود شریک زندگی مسئولیتپذیری خود را از دست بدهد.
9. ترس از رها شدن
ترس از رها شدن یکی دیگر از دلایل اصلی درگیری بیش از حد در روابط عاشقانه است. این افراد به شدت میترسند که شریک زندگیشان آنها را ترک کند و به همین دلیل سعی میکنند به هر قیمتی رابطه را حفظ کنند. آنها ممکن است به طور مداوم از شریک زندگی خود عذرخواهی کنند، حتی اگر اشتباهی مرتکب نشده باشند.
10. عدم شناخت خود
افرادی که شناخت کافی از خود ندارند، ممکن است در روابط عاشقانه خود گم شوند. آنها نمیدانند چه میخواهند، چه نیازهایی دارند و چه چیزی آنها را خوشحال میکند. به همین دلیل، به طور مداوم در تلاشند تا نظر و تأیید شریک زندگی خود را جلب کنند.
11. سابقه روابط ناموفق
تجربه روابط ناموفق در گذشته میتواند باعث شود افراد در روابط جدید خود احتیاط بیشتری به خرج دهند. آنها ممکن است به طور مداوم نگران تکرار اشتباهات گذشته باشند و سعی کنند با تلاش بیشتر، از بروز مشکلات جلوگیری کنند. این افراد همچنین ممکن است نسبت به شریک زندگی خود بیاعتماد شوند و به طور مداوم او را زیر نظر بگیرند.
12. وابستگی عاطفی
وابستگی عاطفی به معنای نیاز شدید به حضور و تایید شریک زندگی است. افراد وابسته عاطفی نمیتوانند بدون حضور شریک زندگی خود خوشحال باشند و دائماً به دنبال جلب توجه و محبت او هستند. این افراد همچنین ممکن است از تنهایی و انزوا رنج ببرند و به همین دلیل به شدت به رابطه خود وابسته شوند.
13. جستجوی کمال در رابطه
برخی افراد به دنبال یک رابطه بینقص و کاملا مطلوب هستند. آنها تصور میکنند که رابطه عاشقانه باید همیشه شاد و بدون مشکل باشد. 
این افراد ممکن است از انجام کارهایی که دوست دارند دست بکشند، از دوستان و خانواده خود دور شوند و سلامتی خود را نادیده بگیرند.
15. تلاش برای تغییر شریک زندگی
برخی افراد تصور میکنند که میتوانند شریک زندگی خود را تغییر دهند. آنها سعی میکنند عادات بد شریک زندگی خود را از بین ببرند، او را به فرد بهتری تبدیل کنند و او را به شکلی که خودشان میخواهند درآورند. این تلاشها معمولاً بینتیجه هستند و باعث ایجاد تنش و نارضایتی در رابطه میشوند.
16. ناتوانی در ابراز احساسات
افرادی که در ابراز احساسات خود مشکل دارند، ممکن است به طور ناخودآگاه درگیر رفتارهای جبرانی شوند. آنها ممکن است به جای ابراز احساسات واقعی خود، سعی کنند با خرید هدیه، انجام کارهای خدماتی یا صرف وقت زیاد با شریک زندگی خود، محبت خود را نشان دهند. این رفتارها ممکن است از صمیم قلب نباشند و به مرور زمان باعث ایجاد احساس نارضایتی در هر دو طرف شوند.
17. سرکوب خشم و ناراحتی
سرکوب خشم و ناراحتی میتواند منجر به درگیری بیش از حد در روابط عاشقانه شود. افرادی که نمیتوانند به طور سالم خشم خود را ابراز کنند، ممکن است به طور ناخودآگاه سعی کنند با راضی نگه داشتن شریک زندگی خود، از بروز درگیری جلوگیری کنند. این رفتارها منجر به انباشت خشم و نارضایتی میشوند و میتوانند به طور ناگهانی و غیرمنتظرهای فوران کنند.
18. احساس گناه
احساس گناه میتواند افراد را به سمت درگیری بیش از حد در روابط سوق دهد. آنها ممکن است به دلیل اشتباهات گذشته، احساس گناه کنند و سعی کنند با جبران کردن، خود را ببخشند. این افراد ممکن است به طور مداوم از شریک زندگی خود عذرخواهی کنند، به او هدیه بدهند و از او اطاعت کنند.
19. مشکلات روانی
برخی از مشکلات روانی مانند اضطراب، افسردگی و اختلال شخصیت وابسته میتوانند منجر به درگیری بیش از حد در روابط عاشقانه شوند. این افراد ممکن است به کمک تخصصی برای مدیریت این مشکلات نیاز داشته باشند.
20. تاثیر رسانه ها و کلیشه های جنسیتی








یادم میاد یه کتابی خونده بودم میگفت آدمایی که تو رابطه همه وجودشون رو میریزن تو همدیگه انگار میخوان با عشق یه آدم جدید بسازن، ولی آخرش همش میمونه یه آدما خالی…
کسایی که مدام دنبال کنترل شریکشون هستن در واقع دارن ترسهاشون رو مدیریت میکنن نه رابطه رو.
جالبه بدونید وابستگی عاطفی گاهی شبیه یه بازی بچه گانه میشه که یکی مدام داد میزنه “بیا اینجا” و طرف مقابل فرار میکنه…
کی گفته رابطه سالم یعنی نداشتن حد و مرز؟ بعضیا فکر میکنن عشق یعنی بودن تو زندگی یه نفر نه کنار اون نفر.
یه جورایی یه رابطه پر تنش مثل این میمونه که دوتا آدم تو یه قایق کوچیک انقدر بهم بچسبن که در نهایت هر دو میافتند تو آب…