چرا بعضی افراد در روابط عاشقانه احساس اضطراب میکنند؟
احساس اضطراب در روابط عاشقانه، تجربهای بسیار رایجتر از آن چیزی است که فکر میکنید. این اضطراب میتواند به شکلهای مختلفی بروز پیدا کند، از نگرانیهای جزئی گرفته تا ترسهای فلجکننده که بر کیفیت رابطه و سلامت روان فرد تاثیر منفی میگذارند. درک ریشههای این اضطراب، اولین قدم برای مدیریت و غلبه بر آن است. در اینجا 19 نکته کلیدی را بررسی میکنیم که میتوانند در بروز احساس اضطراب در روابط عاطفی نقش داشته باشند:
- 🌐
تجربیات آسیبزای گذشته:
روابط عاطفی ناموفق یا آسیبزا در گذشته میتوانند ترس از تکرار الگوهای مخرب را در فرد ایجاد کنند. - 🌐
ترس از صمیمیت:
برخی افراد ناخودآگاه از صمیمیت عاطفی و فیزیکی میترسند و این ترس خود را به صورت اضطراب در رابطه نشان میدهد. - 🌐
اعتماد به نفس پایین:
افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، اغلب نگران این هستند که به اندازه کافی خوب نیستند و ممکن است توسط شریک عاطفی خود ترک شوند. - 🌐
سبک دلبستگی ناایمن:
سبک دلبستگی که در دوران کودکی شکل میگیرد، نقش مهمی در نحوه برقراری ارتباط و احساس امنیت در روابط بزرگسالی دارد. سبک دلبستگی ناایمن (اجتنابی، دوسوگرا) میتواند منجر به اضطراب شود. - 🌐
کمالگرایی:
تلاش برای بینقص بودن و انتظارات غیرواقعی از خود و رابطه، میتواند فشاری مضاعف ایجاد کرده و اضطراب را افزایش دهد. - 🌐
ترس از طرد شدن:
نگرانی دائمی از اینکه شریک عاطفی شما شما را ترک خواهد کرد، یکی از عوامل اصلی اضطراب در روابط است. - 🌐
مقایسه خود با دیگران:
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران در شبکههای اجتماعی یا در بین دوستان، میتواند احساس نارضایتی و اضطراب را افزایش دهد. - 🌐
مشکلات ارتباطی:
عدم توانایی در بیان احساسات و نیازها به طور واضح و با صداقت، میتواند منجر به سوء تفاهم و اضطراب شود. - 🌐
حسادت:
حسادت غیرمنطقی و افراطی، میتواند رابطه را مسموم کرده و اضطراب را افزایش دهد. - 🌐
فشار اجتماعی:
انتظارات خانواده، دوستان و جامعه در مورد روابط عاشقانه، میتواند فشاری مضاعف بر فرد وارد کرده و اضطراب را افزایش دهد. - 🌐
تجربیات اخیر استرسزا:
استرسهای زندگی، مانند مشکلات مالی، کاری یا خانوادگی، میتوانند اضطراب را در رابطه تشدید کنند. - 🌐
مشکلات سلامت روان:
اختلالات اضطرابی، افسردگی و سایر مشکلات سلامت روان میتوانند به طور قابل توجهی بر روابط عاطفی تاثیر بگذارند. - 🌐
مصرف مواد مخدر یا الکل:
مصرف مواد مخدر یا الکل میتواند اضطراب را در طولانی مدت افزایش دهد و مشکلات ارتباطی را تشدید کند. - 🌐
فقدان مرزهای سالم:
عدم توانایی در تعیین مرزهای سالم در رابطه و احترام به مرزهای شریک عاطفی، میتواند منجر به تنش و اضطراب شود. - 🌐
گذشته خانوادگی:
الگوهای ارتباطی و رفتاری مشاهده شده در خانواده در دوران کودکی، میتواند بر نحوه برقراری ارتباط در روابط بزرگسالی تاثیر بگذارد. - 🌐
تصویر بدنی منفی:
نارضایتی از ظاهر خود و ترس از قضاوت شدن توسط شریک عاطفی، میتواند باعث اضطراب شود. - 🌐
عدم پذیرش خود:
عدم پذیرش جنبههای مختلف شخصیت خود و تلاش برای تغییر خود برای جلب رضایت شریک عاطفی، میتواند منجر به احساس ناامنی و اضطراب شود.
در ضمن، تمرکز بر خودآگاهی، خود مراقبتی و ایجاد ارتباطات سالم و با صداقت با شریک عاطفی، میتواند به کاهش اضطراب و ایجاد یک رابطه پایدار و رضایتبخش کمک کند.
ترس از طرد شدن
یکی از مهمترین دلایل اضطراب در روابط عاشقانه، ترس از طرد شدن است.این ترس میتواند ریشه در تجربیات گذشته داشته باشد، مانند روابط خانوادگی ناامن یا شکستهای عاطفی قبلی.فرد مضطرب دائماً نگران است که به اندازه کافی خوب نباشد، شریک عاطفیاش او را ترک کند یا به فرد دیگری علاقهمند شود.این نگرانی میتواند باعث رفتارهای کنترلگرایانه، چسبندگی بیش از حد یا اجتناب از صمیمیت شود.ترس از طرد شدن باعث میشود فرد نتواند به طور کامل در رابطه حضور داشته باشد و از لحظات مشترک لذت ببرد.بهجای تمرکز بر جنبههای مثبت رابطه، فرد مضطرب دائماً در حال جستجوی نشانههای رد شدن یا بیعلاقگی است.
این ترس میتواند به شدت عزت نفس فرد را تحت تاثیر قرار دهد و او را در چرخهای از اضطراب و ناامیدی گرفتار کند.
در نتیجه فرد مضطرب به طور ناخودآگاه سناریوهای منفی را پیشبینی می کند و به خود القا میکند که شکست در راه است.
سبک دلبستگی ناایمن
سبک دلبستگی، الگویی است که در دوران کودکی شکل میگیرد و نحوه تعامل ما با دیگران را در روابط عاطفی تعیین میکند. افرادی که سبک دلبستگی ناایمن دارند (اجتنابی یا دوسوگرا)، بیشتر در روابط عاشقانه احساس اضطراب میکنند. افراد با سبک دلبستگی اجتنابی، از صمیمیت و وابستگی دوری میکنند و میترسند که آسیبپذیر شوند. افراد با سبک دلبستگی دوسوگرا، نیاز شدیدی به تایید و توجه دارند و به شدت نگران هستند که مورد بیمهری قرار بگیرند. این سبکهای دلبستگی ناایمن میتوانند باعث ایجاد الگوهای رفتاری ناسالم در روابط عاشقانه شوند. مثلا فرد اجتنابی ممکن است فاصله عاطفی ایجاد کند و فرد دوسوگرا ممکن است رفتارهای چسبنده و نیازمند داشته باشد. این الگوها میتوانند منجر به سوءتفاهم، تعارض و اضطراب در رابطه شوند.
تجربیات آسیبزای گذشته
تجربیات آسیبزای گذشته، مانند سوءاستفاده عاطفی، خیانت یا طلاق، میتوانند تاثیر عمیقی بر توانایی فرد در ایجاد روابط سالم و امن داشته باشند.این تجربیات میتوانند باعث ایجاد بیاعتمادی، ترس و احساس ناامنی در فرد شوند.فرد آسیبدیده ممکن است به سختی بتواند به شریک عاطفی خود اعتماد کند و دائماً نگران تکرار تجربیات تلخ گذشته باشد.این نگرانی میتواند باعث ایجاد اضطراب، وسواس فکری و رفتارهای اجتنابی در رابطه شود.فرد آسیبدیده ممکن است به طور ناخودآگاه از صمیمیت عاطفی دوری کند تا از آسیب دیدن مجدد جلوگیری کند.این الگوهای رفتاری میتوانند رابطه را تحت تاثیر قرار دهند و باعث ایجاد نارضایتی و اضطراب در هر دو طرف شوند.
در این موارد، کمک گرفتن از یک متخصص میتواند به فرد کمک کند تا آسیبهای گذشته را پردازش کند و الگوهای رفتاری سالمتری را در روابط خود ایجاد کند.
عزت نفس پایین
عزت نفس پایین، یکی دیگر از عوامل مهم ایجاد اضطراب در روابط عاشقانه است. فردی که عزت نفس پایینی دارد، خود را دوست ندارد و باور ندارد که لایق عشق و محبت است. این باورهای منفی میتواند باعث شود که فرد در رابطه احساس ناامنی کند و دائماً نگران از دست دادن شریک عاطفی خود باشد. فرد با عزت نفس پایین ممکن است به دنبال تایید و توجه بیش از حد از طرف شریک خود باشد و به شدت به نظرات او وابسته باشد. این وابستگی میتواند باعث شود که فرد در رابطه احساس کنترلشدگی و نارضایتی کند. این پنهانکاری میتواند باعث ایجاد سوءتفاهم و نارضایتی در رابطه شود. تقویت عزت نفس میتواند به فرد کمک کند تا در روابط خود احساس امنیت و رضایت بیشتری داشته باشد.
کمالگرایی
کمالگرایی، تمایل به رسیدن به استانداردهای غیرواقعی و بینقص است. فرد کمالگرا در روابط عاشقانه نیز به دنبال یک رابطه بینقص و کاملا مطلوب است. این افراد اغلب انتظارات بسیار بالایی از خود و شریک عاطفیشان دارند و به سختی میتوانند اشتباهات و نقصهای خود و دیگران را بپذیرند. این انتظارات غیرواقعی میتواند باعث ایجاد تنش و اضطراب در رابطه شود. فرد کمالگرا ممکن است به طور مداوم در حال انتقاد از خود و شریک عاطفیاش باشد و به سختی بتواند از رابطه خود لذت ببرد. این ترس از اشتباه کردن و مورد انتقاد قرار گرفتن میتواند مانع از ایجاد صمیمیت و نزدیکی عاطفی در رابطه شود. پذیرش نقصها و اشتباهات، گامی مهم در جهت کاهش اضطراب و ایجاد یک رابطه سالم و رضایتبخش است.
مقایسه خود با دیگران
در عصر شبکههای اجتماعی، مقایسه زندگی خود با زندگی دیگران به امری رایج تبدیل شده است.این مقایسهها میتوانند تاثیرات مخربی بر عزت نفس و احساس ارزشمندی فرد داشته باشند.در روابط عاشقانه نیز، مقایسه رابطه خود با روابط کاملا مطلوبی که در شبکههای اجتماعی به نمایش گذاشته میشوند، میتواند باعث ایجاد احساس ناامنی و اضطراب شود.فرد ممکن است احساس کند که رابطهاش به اندازه کافی خوب نیست و شریک عاطفیاش باید بهتر باشد.این مقایسهها اغلب بر اساس اطلاعات ناقص و غیرواقعی انجام میشوند و میتوانند باعث ایجاد سوءتفاهم و نارضایتی در رابطه شوند.
به جای تمرکز بر کمبودها و تفاوتها، سعی کنید بر جنبههای مثبت رابطه خود تمرکز کنید و قدردان آنچه که دارید باشید.
خاموش کردن منابع مقایسه و تمرکز بر خود و رابطه فردی با همسر از مهمترین راهکارهای جلوگیری از این اضطراب است.
ارتباط ضعیف
ارتباط موثر، یکی از ارکان اصلی یک رابطه سالم و پایدار است. عدم توانایی در برقراری ارتباط صحیح و با صداقت با شریک عاطفی میتواند منجر به سوءتفاهم، تعارض و اضطراب شود. زمانی که افراد نمیتوانند به راحتی احساسات، نیازها و خواستههای خود را بیان کنند، دچار سرخوردگی و ناامیدی میشوند. این عدم شفافیت میتواند باعث ایجاد حدس و گمان و سوءظن در رابطه شود. یادگیری مهارتهای ارتباطی موثر، مانند بیان احساسات به صورت با صداقت و احترامآمیز، گوش دادن فعالانه و حل تعارض سازنده، میتواند به بهبود کیفیت رابطه و کاهش اضطراب کمک کند. در بسیاری از موارد، زوج درمانی میتواند به افراد کمک کند تا مهارتهای ارتباطی خود را بهبود بخشند و الگوهای رفتاری ناسالم را تغییر دهند. بهبود ارتباط میتواند باعث کاهش اضطراب و استرس در رابطه شود.
عدم تعادل قدرت
در هر رابطهای، وجود تعادل قدرت بین دو طرف ضروری است.زمانی که یکی از طرفین احساس کند که قدرت و کنترل بیشتری نسبت به طرف دیگر دارد، میتواند منجر به ایجاد تنش و اضطراب در رابطه شود.عدم تعادل قدرت میتواند به اشکال مختلفی ظاهر شود، مانند کنترل مالی، تصمیمگیریهای یکطرفه یا سوءاستفاده عاطفی.فردی که احساس میکند قدرت کمتری در رابطه دارد، ممکن است احساس ناامنی، نادیده گرفته شدن و بیارزشی کند.این احساسات میتواند منجر به اضطراب، افسردگی و رفتارهای منفعلانه شود.ایجاد تعادل قدرت در رابطه نیازمند آگاهی از دینامیکهای قدرت و تلاش برای ایجاد یک رابطه برابر و مبتنی بر احترام متقابل است.
هر دو طرف باید احساس کنند که نظرات و نیازهایشان شنیده و مورد توجه قرار میگیرد.
در صورت وجود عدم تعادل قدرت شدید، کمک گرفتن از یک متخصص میتواند به زوج کمک کند تا الگوهای رفتاری ناسالم را تغییر دهند و یک رابطه سالمتر و برابرتر ایجاد کنند.
مشکلات حل نشده گذشته
مشکلات حل نشده گذشته، چه در رابطه فعلی و چه در روابط قبلی، میتوانند به صورت اضطراب و تنش در رابطه ظاهر شوند.عدم حل این مشکلات میتواند منجر به احساس ناامنی و بی اعتمادی شود.مسائل حل نشده میتوانند به صورت خشم، رنجش و سوء تفاهم های عمیق باقی بمانند و باعث ایجاد الگوهای تکراری و مخرب در رابطه شوند.مثلا اگر یک طرف به طرف دیگر خیانت کرده باشد، این موضوع میتواند منجر به مشکلات حل نشده زیادی شود.اجتناب از پرداختن به این مسائل میتواند باعث افزایش فاصله عاطفی و کاهش صمیمیت در رابطه شود.
برای حل این مشکلات، نیاز به برقراری ارتباط با صداقت و شفاف بین دو طرف است.
هر دو طرف باید آماده باشند تا به حرف های یکدیگر گوش دهند و سعی کنند دیدگاه طرف مقابل را درک کنند.در بعضی موارد، کمک گرفتن از یک متخصص میتواند به زوج کمک کند تا مشکلات حل نشده خود را شناسایی و راه حل های مناسبی برای آن پیدا کنند.حل مشکلات گذشته میتواند به ایجاد یک رابطه قوی تر و پایدارتر کمک کند.







یکی از اشتباه های من در رابطه عاشقانه این بود که مدام خودم رو با بقیه مقایسه می کردم و این مقایسه ها حس بدی بهم می داد 😥 یاد گرفتم که هر رابطه ای منحصر به خودشه و نباید دنبال یه استاندارد خیالی باشم… حالا سعی می کنم بیشتر روی نقاط قوت رابطه متمرکز بشم و به جای فکر کردن به “چی باید باشه”، از “چی هست” لذت ببرم 💛 یه اشتباه دیگه هم وسواس زیاد روی رفتارهای طرف مقابل بود که فقط استرسمو بیشتر می کرد.