چرا گاهی در روابط عاشقانه ارتباط برقرار نمیشود؟ 19 نکته

چرا گاهی در روابط عاشقانه ارتباط برقرار نمیشود؟
1. انتظارات غیرواقعی
بسیاری از افراد وارد رابطه میشوند با این تصور که طرف مقابل باید تمام نیازهای آنها را برآورده کند. این انتظارات غیرمنطقی، فشار زیادی بر رابطه وارد میکند و منجر به ناامیدی و نارضایتی میشود. به خاطر داشته باشید که هیچکس کامل نیست و هیچ رابطهای نمیتواند تمام جنبههای زندگی شما را پوشش دهد. پذیرش نقصهای طرف مقابل و داشتن انتظارات واقعبینانه، کلید یک رابطه سالم است. انتظارات خود را بررسی کنید. آیا این انتظارات واقعبینانه هستند؟ آیا شما خودتان میتوانید همین انتظارات را برآورده کنید؟با شریک عاطفی خود در مورد انتظاراتتان صحبت کنید. این کار به جلوگیری از سوءتفاهم و ناامیدی کمک میکند. به خود و طرف مقابل فضا بدهید. نیازی نیست که همیشه با هم باشید یا تمام وقت خود را با هم بگذرانید.
2. عدم مهارتهای ارتباطی
ارتباط موثر، سنگ بنای هر رابطهای است. اگر شما و شریکتان نتوانید به طور با صداقت و شفاف با یکدیگر صحبت کنید، سوءتفاهمها و اختلافات زیادی ایجاد خواهد شد. یاد بگیرید که به طور فعال به صحبتهای طرف مقابل گوش دهید و سعی کنید دیدگاه او را درک کنید. از قضاوت و انتقاد خودداری کنید و سعی کنید با همدلی با او ارتباط برقرار کنید. احساسات خود را به طور واضح و بدون پرخاشگری بیان کنید. از به کار بردن عبارات “تو” که اغلب باعث ایجاد حس دفاعی میشوند، خودداری کنید و به جای آن از عبارات “من” استفاده کنید. مثلا به جای اینکه بگویید “تو همیشه دیر میکنی”، بگویید “من وقتی دیر میکنی احساس ناراحتی میکنم. “از سکوت و اجتناب خودداری کنید. اگر مشکلی وجود دارد، در مورد آن صحبت کنید و سعی کنید راهحلی پیدا کنید.
3. عدم اعتماد
اعتماد، پایهی اصلی هر رابطهای است. اگر به شریک عاطفی خود اعتماد نداشته باشید، احساس ناامنی و حسادت خواهید کرد و این میتواند رابطه را از بین ببرد. به شریک عاطفی خود فرصت دهید تا اعتماد شما را جلب کند. به او نشان دهید که به او اعتماد دارید و به او ایمان دارید. از کنترل کردن و بازرسی کردن شریک عاطفی خود خودداری کنید. این کار فقط باعث میشود که او احساس خفگی و ناراحتی کند. به حریم خصوصی شریک عاطفی خود احترام بگذارید. او حق دارد که اطلاعات شخصی خود را نزد خود نگه دارد. اگر شریک عاطفی شما اشتباهی مرتکب شد، سعی کنید او را ببخشید. بخشش، کلید رهایی از خشم و کینه است.
4. عدم تعهد
تعهد به معنای وفادار ماندن به شریک عاطفی خود در شرایط خوب و بد است. اگر شما و شریکتان متعهد به رابطه نباشید، در اولین چالشها و مشکلات، رابطه از هم خواهد پاشید. در مورد انتظارات خود از رابطه صحبت کنید. آیا هر دوی شما به دنبال یک رابطه بلندمدت هستید؟به شریک عاطفی خود نشان دهید که به او اهمیت میدهید و برای رابطه ارزش قائل هستید. وقت و انرژی خود را صرف رابطه کنید. رابطه مانند یک گیاه است، اگر به آن آب ندهید، خشک میشود.
در مواقع سخت، کنار شریک عاطفی خود باشید. به او نشان دهید که در کنارش هستید و از او حمایت میکنید. از خیانت کردن به شریک عاطفی خود خودداری کنید. خیانت، اعتماد را از بین میبرد و رابطه را غیرقابل ترمیم میکند.
5. مشکلات مالی
مسائل مالی میتواند یکی از بزرگترین عوامل استرسزا در یک رابطه باشد. اگر شما و شریکتان در مورد مسائل مالی با هم اختلاف نظر داشته باشید، این میتواند منجر به مشاجره و اختلاف شود. در مورد مسائل مالی خود با شریک عاطفی خود صحبت کنید. در مورد درآمد، هزینهها و بدهیهای خود صادق باشید. یک بودجه مشترک ایجاد کنید و در مورد نحوه خرج کردن پول توافق کنید. از خرج کردن بیرویه خودداری کنید و سعی کنید پسانداز کنید. اگر بدهی دارید، یک برنامه برای پرداخت آن ایجاد کنید. اگر با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکنید، از یک مشاور مالی کمک بگیرید.
6. تفاوت در ارزشها
اگر شما و شریکتان در مورد ارزشهای اساسی زندگی با هم اختلاف نظر داشته باشید، این میتواند منجر به مشکلات زیادی شود. ارزشها، باورهای اساسی ما در مورد زندگی هستند و نحوه تصمیمگیری و رفتار ما را تحت تاثیر قرار میدهند. در مورد ارزشهای خود با شریک عاطفی خود صحبت کنید. آیا هر دوی شما به خانواده، مذهب، سیاست و سایر مسائل مهم زندگی اهمیت میدهید؟سعی کنید دیدگاههای یکدیگر را درک کنید. نیازی نیست که با همه چیز موافق باشید، اما باید به دیدگاههای یکدیگر احترام بگذارید. اگر اختلافات زیادی در مورد ارزشها دارید، ممکن است رابطه شما پایدار نباشد.
7. دخالت خانواده
دخالت خانواده در رابطه میتواند یکی از بزرگترین عوامل استرسزا باشد. اگر خانواده شما با رابطه شما مخالف باشند، این میتواند منجر به تنش و اختلاف شود. در مورد دخالت خانواده با شریک عاطفی خود صحبت کنید. به او بگویید که در مورد این موضوع چه احساسی دارید. مرزهای خود را با خانوادهتان مشخص کنید. به آنها بگویید که چه چیزی را قبول نمیکنید. از شریک عاطفی خود در برابر دخالت خانوادهتان دفاع کنید. سعی کنید با خانواده شریک عاطفی خود ارتباط خوبی برقرار کنید. اگر دخالت خانواده باعث ایجاد مشکلات زیادی میشود، از یک مشاور خانواده کمک بگیرید.
8. عدم حمایت عاطفی
همه ما در مواقع سخت به حمایت عاطفی نیاز داریم. اگر شریک عاطفی شما نتواند از شما حمایت کند، احساس تنهایی و انزوا خواهید کرد. در مورد نیازهای عاطفی خود با شریک عاطفی خود صحبت کنید. به او بگویید که در مواقع سخت به چه چیزی نیاز دارید. به شریک عاطفی خود نشان دهید که از او حمایت میکنید. در مواقع سخت، کنارش باشید و به او گوش دهید. از انتقاد و قضاوت شریک عاطفی خود خودداری کنید. به او نشان دهید که او را بدون قید و شرط دوست دارید. اگر احساس میکنید که نیازهای عاطفی شما برآورده نمیشود، با یک درمانگر صحبت کنید.
9. حسادت و مالکیت
حسادت و مالکیت، سم رابطهاند. حسادت ناشی از عدم اعتماد است و مالکیت ناشی از ترس از دست دادن. این دو احساس میتوانند رابطه را خفه کنند و منجر به رفتارهای کنترلکننده شوند. به ریشههای حسادت خود نگاه کنید. چرا حسادت میکنید؟ آیا به شریک عاطفی خود اعتماد ندارید؟با شریک عاطفی خود در مورد حسادت خود صحبت کنید. سعی کنید با هم این مشکل را حل کنید. به شریک عاطفی خود فضا بدهید. نیازی نیست که همیشه با هم باشید. از کنترل کردن و بازرسی کردن شریک عاطفی خود خودداری کنید. اگر حسادت شما غیرقابل کنترل است، از یک درمانگر کمک بگیرید.
10. عدم حل تعارض
در هر رابطهای، تعارض وجود دارد. مهم این است که چگونه با این تعارضها برخورد میکنید. اگر نتوانید به طور سازنده تعارضها را حل کنید، این میتواند منجر به مشاجره و اختلاف شود. یاد بگیرید که به طور فعال به صحبتهای طرف مقابل گوش دهید و سعی کنید دیدگاه او را درک کنید. از قضاوت و انتقاد خودداری کنید و سعی کنید با همدلی با او ارتباط برقرار کنید. احساسات خود را به طور واضح و بدون پرخاشگری بیان کنید. به دنبال راهحلهایی باشید که برای هر دو طرف قابل قبول باشد. از سکوت و اجتناب خودداری کنید. اگر مشکلی وجود دارد، در مورد آن صحبت کنید و سعی کنید راهحلی پیدا کنید.
11. انتظارات جنسی نامتناسب
نیازهای جنسی در افراد مختلف متفاوت است. اگر انتظارات جنسی شما و شریکتان با هم مطابقت نداشته باشد، ممکن است نارضایتی و سرخوردگی ایجاد شود. در مورد نیازهای جنسی خود با شریکتان با صداقت صحبت کنید. خجالت نکشید و از بیان خواستههای خود نترسید. به نیازهای جنسی شریکتان نیز توجه کنید و سعی کنید آنها را برآورده کنید. راههای جدیدی برای لذت بردن از رابطه جنسی پیدا کنید. اگر مشکل جدی در رابطه جنسی دارید، از یک متخصص رابطه زناشوییتراپی کمک بگیرید. مهمترین چیز این است که هر دو طرف از رابطه جنسی لذت ببرند و احساس رضایت کنند.
12. عدم وقت گذاشتن برای یکدیگر
در دنیای پرمشغله امروزی، به راحتی میتوان از وقت گذاشتن برای شریک عاطفی غافل شد. اما اگر برای رابطه خود وقت نگذارید، رابطه از بین خواهد رفت. برای یکدیگر وقت بگذارید، حتی اگر فقط چند دقیقه در روز باشد. با هم قرار بگذارید و فعالیتهایی را انجام دهید که از آنها لذت میبرید. در مورد زندگی خود با هم صحبت کنید و به یکدیگر گوش دهید. اگر وقت گذاشتن برای یکدیگر برایتان سخت است، برنامهریزی کنید و زمانی را در تقویم خود برای این کار اختصاص دهید.
13. عدم پذیرش تغییر
افراد با گذشت زمان تغییر میکنند. اگر شما و شریکتان نتوانید تغییرات یکدیگر را بپذیرید، رابطه شما دچار مشکل خواهد شد. به شریک عاطفی خود اجازه دهید که رشد کند و تغییر کند. از تلاش برای تغییر دادن شریک عاطفی خود خودداری کنید. با هم در مورد تغییراتی که در زندگیتان رخ میدهد صحبت کنید. اگر با تغییرات شریک عاطفی خود مشکل دارید، با یک درمانگر صحبت کنید.
14. مقایسه رابطه با دیگران
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، یک اشتباه بزرگ است. هر رابطهای منحصر به فرد است و مشکلات و چالشهای خاص خود را دارد. به جای مقایسه، بر روی نقاط قوت و مثبت رابطه خود تمرکز کنید. با شریک عاطفی خود در مورد احساسات خود صحبت کنید. اگر احساس میکنید که رابطه شما نیاز به بهبود دارد، با یک مشاور زوجدرمانگر مشورت کنید.
15. عدم بخشش
همه ما اشتباه میکنیم. اگر شریک عاطفی شما اشتباهی کرد، باید او را ببخشید. عدم بخشش، باعث ایجاد کینه و رنجش میشود و رابطه را از بین میبرد. بخشیدن، به معنای فراموش کردن نیست. بلکه به معنای رها کردن خشم و کینه است. بخشیدن، برای خودتان مفیدتر است تا برای شریک عاطفیتان. با بخشیدن، شما از شر احساسات منفی رها میشوید. اگر بخشیدن برایتان سخت است، با یک درمانگر صحبت کنید. اگر نمیتوانید شریک عاطفی خود را ببخشید، ممکن است بهتر باشد رابطه را تمام کنید.
16. مشکلات مربوط به فرزندپروری
اگر شما و شریکتان فرزند دارید، مسائل مربوط به فرزندپروری میتواند منبع اختلاف باشد. تفاوت در سبکهای فرزندپروری، تقسیم وظایف و سایر مسائل مربوط به کودکان میتواند تنش ایجاد کند. در مورد سبکهای فرزندپروری خود با هم صحبت کنید و سعی کنید به توافق برسید. وظایف مربوط به فرزندپروری را به طور عادلانه بین خود تقسیم کنید. از انتقاد از سبک فرزندپروری یکدیگر در مقابل فرزندان خود خودداری کنید. اگر مشکلات زیادی در مورد فرزندپروری دارید، از یک مشاور خانواده کمک بگیرید.
17. سوء مصرف مواد
سوء مصرف مواد (الکل، مواد مخدر و غیره) میتواند تاثیر مخربی بر رابطه داشته باشد. سوء مصرف مواد میتواند منجر به تغییرات رفتاری، عدم مسئولیتپذیری، خشونت و سایر مشکلات شود. اگر شریک عاطفی شما سوء مصرف مواد دارد، او را تشویق کنید تا به دنبال کمک حرفهای باشد. از حمایت از شریک عاطفی خود خودداری کنید. او را سرپوش نگذارید و به او پول ندهید تا مواد تهیه کند. از خودتان محافظت کنید. اگر شریک عاطفی شما خشن است، از او دوری کنید و با پلیس تماس بگیرید. اگر خودتان با سوء مصرف مواد مشکل دارید، به دنبال کمک حرفهای باشید. تغییر امکانپذیر است.
18. مشکلات روانی
مشکلات روانی (افسردگی، اضطراب، اختلالات شخصیتی و غیره) میتواند تاثیر زیادی بر رابطه داشته باشد. مشکلات روانی میتواند منجر به تغییرات خلقی، عدم توانایی در برقراری ارتباط و سایر مشکلات شود. اگر شریک عاطفی شما مشکلات روانی دارد، او را تشویق کنید تا به دنبال کمک حرفهای باشد. در مورد مشکلات روانی خود با شریک عاطفی خود صحبت کنید. این کار میتواند به او کمک کند تا شما را بهتر درک کند. از شریک عاطفی خود حمایت کنید و به او نشان دهید که در کنارش هستید. از خودتان محافظت کنید. اگر شریک عاطفی شما خشن است، از او دوری کنید و با پلیس تماس بگیرید.
19. عدم تلاش کافی
رابطه نیاز به تلاش دارد. اگر شما و شریکتان برای رابطه خود تلاش نکنید، رابطه از بین خواهد رفت. برای یکدیگر وقت بگذارید، با هم قرار بگذارید، به یکدیگر گوش دهید و به یکدیگر نشان دهید که دوستشان دارید. برای رابطه خود ارزش قائل شوید و از آن محافظت کنید. اگر احساس میکنید که رابطه شما نیاز به بهبود دارد، با یک مشاور زوجدرمانگر مشورت کنید.







یکی از چیزهایی که توی روابط کم پیش میاد بهش فکر کنیم، همزمانی حال بد دو طرفه است. گاهی اوقات هر دو نفر یه روز سخت داشتن و هیچکدوم توان گوش دادن ندارن… اون موقع اصلا مهم نیست چقدر مهارت ارتباطی داشته باشی 😅 من یه بار با پارتنرم دعوامون شد سر یه چیز کوچیک، بعد فهمیدیم هردومون استرس امتحان داشتیم و گرسنه بودیم 🤦♀️
یه چیز دیگه که یاد گرفتم اینه انتظاراتتون رو روی کاغذ بیارید. جدی می گم! وقتی با پارتنرم لیستشو نوشتیم دیدیم نصفشون توهمات ذهنی بوده 😂 مثلا من فکر می کردم باید همیشه ساعت ۱۰ شب تماس بگیره، خودش حتی نمی دونست این انتظارو دارم!
مورد بعدی: حسادت بعضی وقتا اصلا ربطی به طرف مقابل نداره. من یه دورانی حسود شده بودم، بعد فهمیدم دارم خودم رو با دوستای پارتنرم مقایسه می کنم! مریضی روانیه آقا… 🫠
راستی یادم رفت بگم، یه چیز بامزه: گاهی مشکل از “زیاد” باهم بودنه! من یه بار یه هفته با پارتنرم قرار گذاشتیم اصلا همدیگه رو نبینیم… نتیجه؟ بعدش حس کردیم دوباره عاشق هم شدیم 😍